من کنعان توام، به من بازگرد

ساخت وبلاگ
اسمم را هر از چندگاهی توی گوگل سرچ می کنم. از این کار خوشم می آید. دوست دارم بدانم چه چیز تازه تری هر روز به اسم من اضافه میشود. خب به خاطر شغلی که دارم عجیب نیست که گاهی یک نوشته تازه از من به گوگل اضافه شود . یک عکس دارم که وقتی توی گوگل سرچم می کنی اول از همه می آید. دستم را زده ام زیر چانه ام و میخندم. موهای فرفری با شال سبز صدری. عکس برای سال 89 است. از آن تصویرها که کهنه نمیشود، قدیمی نمیشود من کنعان توام، به من بازگرد...
ما را در سایت من کنعان توام، به من بازگرد دنبال می کنید

برچسب : گوگل,خاطره,دارد, نویسنده : booyekaja بازدید : 53 تاريخ : پنجشنبه 23 شهريور 1396 ساعت: 2:52

یک وزنه سنگین، یک وزنه خیلی خیلی سنگین روی قبلم سنگینی می کند. چشمهایم را که باز می کنم مثل اهنگ ربا که آهنِ قلبم را دیده باشد میچسبد و تا ته شب ولم نمیکند. حتی سیگارهای مفرح ذات که توی پراید هاچ بک سفید میکشیم و شش نفری میچپیم توش هم کاری از پیش نمیبرد. خوشی ها کوتاهند. خیلی کوتاه. اما وزنه زور عجیبی دارد. به ایمیل زدن فکر میکنم و بعد جلوی خودم می ایستم که تو قول دادی.به کی؟ به خودم.. من کنعان توام، به من بازگرد...
ما را در سایت من کنعان توام، به من بازگرد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : booyekaja بازدید : 29 تاريخ : پنجشنبه 23 شهريور 1396 ساعت: 2:52